*کیک مادربزرگ:*
پسر کوچکی برای مادربزرگش توضیح می داد که چگونه همه ی چیزها ایراد دارند:مدرسه و خانواده و ...
در این هنگام مادربزرگ که مشغول پختن کیک است از پسر کوچولو می پرسد که آیا کیک دوست دارد؟ و پاسخ پسر کوچولو هم البته که مثبت است.
- روغن چطور؟
- نه!
- وحالا دو تا تخم مرغ خام بزرگ؟
- نه! مادربزرگ.
- آرد چی از آرد خوشت می آید؟ جوش شیرین چطور؟
- نه مادربزرگ حالم از آنها به هم می خورد.
- بله همه ی این چیزها به تنهایی بد به نظر می رسند.اما وقتی با به درستی با هم مخلوط می شوند یک کیک خوشمزه درست می شود.خداوند هم به همین ترتیب عمل می کند.خیلی از اوقات تعجب می کنیم که چرا خداوند باید بگذارد ما چنین دوران ختی را بگذرانیم.اما او می داند که وقتی همه ی این سختی ها را به درستی کنار یکدیگر بچینیم نتیجه همیشه خوب است!ما تنها باید به او اعتماد کنیم که در نهایت همه ی پیشامد ها با هم به یک نتیجه ی عالی می رسند.